اثر ترکيبات خاک و رژيم هاي آبيار ي بر رشد و کيفيت چمن اسپورت در اصفهان


 

نويسندگان:مهرداد ستاري*
خورشيد رزمجو**
پيام نجفي***
نعمت ا.. اعتمادي****




 

چکيده
 

به منظور تعيين ترکيب بستر مناسب همراه با رژيم آبياري لازم جهت دستابي به کيفيت مناسب براي چمن اسپورت در اصفهان همزمان با کاهش رشد و مصرف آب، آزمايشي با چهار رژيم آبياري شامل روزانه يک بار (به عنوان شاهد)، آبياري دو روز يک بار، آبياري سه روز يک بار، آبياري چهار روز يک بار و فاکتور دوم چهار نوع ترکيب خاک بستر شامل 1-100 درصد زراعي به عنوان شاهد، 2- ترکيب 75 درصد خاک زراعي، 20 درصد شن، 5 درصد کود دامي، 3-50 درصد خاک زراعي، 40 درصد شن، 10 درصد کود دامي و 4-25 درصد خاک زراعي، 60 درصد شن و 15 درصد کود دامي اجرا گرديد. غير از رنگ چمن و عرض برگ ساير صفات مورد مطالعه تحت تأثير رژيم آبياري قرار گرفتند. همچنين نوع خاک مورد استفاده غير از رنگ چمن، ساير صفات مورد مطالعه را به طور معني داري (p>0.01) تحت تأثير قرارداد آبياري هر روز منجر به بالاترين ارتفاع گرديد و در ميان انوع خاک هاي مورد استفاده نيز خاکم سبک نوع چهارم منجر به بالاترين ارتفاع گرديد. اثرات متقابل آبياري ×خاک نيز نشان داد که در آبياري هر روزه، خاک سبک نوع چهارم، اثرات مثبتي در افزايش ارتفاع چمن نسبت به ساير تيمارها داشته است. همچنين آبياري چهار روز يک بار به همراه خاک زراعي اول منجر به کاهش ارتفاع چمن گرديد و همچنين ارتفاع چمن، ترکيب آبياري هر روزه و خاک چهارم بالاترين عرض برگ را داشت و آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي اول کمترين عرض برگ را نشان دادند. در آبياري هر روزه و خاک نوع چهارم بالاترين طول برگ چمن مشاهده شد و در آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي اول کمترين طول برگ ديده شد. آبياري هر روزه و خاک چهارم بالاترين ميزان وزن تر و خشک چمن را داشتند و آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي اول کمترين ميزان وزن تر و خشک چمن را داشتند. نتايج اين مطاعه نشان داد که استفاده از ترکيب تيمارهاي خاک زراعي و آبياري چهار روز يک بار براي حفظ خصوصيات کيفي چمن از جمله رنگ همزمان با کاهش رشد چمن و کاهش هزينه چمن زني مناسب است و بنابر اين، اين تيمارها براي کشت چمن در شرايط اصفهان قابل توصيه مي باشد.
کلمات کليدي: چمن اسپورت، ترکيب خاک، رژيم آبيار ي

مقدمه
 

چمن مهمترين گياه پوششي جهان محسوب مي شود که داراي چندين جنس، گونه رقم و واريته مي باشد که هر کدام داراي نيازهاي محيطي متفاوت بوده و مرفولوژي مختلفي را دارا مي باشند(1). مانند مخلوط بذر چمن با نام تجاري sport که داراي درصد ترکيب بذور مختلف مي باشد و در حال حاضر استفاده از اين نوع چمن داراي در حال گسترش است. از مشکلاتي که در راه توسعه و نگهداري اين نوع چمن وجود دارد مي توان از محدوديت منابع آبي و هزينه گزاف استحصال آب (آب بهاء، هزينه برق، استهلاک تأسيسات و...) هزينه پرسنلي جهت آبياري مستمز روزانه نام برد. در آمريکا مطالعه اقتصادي نگهداري چمن نشان مي دهد که 43 درصد از هزينه نگهداري مربوط به چمن زني (60 درصد هزينه کارگري، 15درصد بنزين و روغن، 25 درصد تعمير قطعات چمن زني) مي باشد(2). آبيار ي مستمر روزانه به صورت آبپاشي و استفاده از خاک سنگين به عنوان بستر کاشت چمن و تردد زياد روي آن باعث فشردگي خاک بستر و عدم نفوذ پذيري آن و فراهم نمودن شرايط تهويه نامناسب گشته و اين امر باعث مي گردد که با کمترين خلل در آبياري يا افزايش تبخير و تعرق در فصل گرم به گياه تنش وارد شود و با تکرار آن باعث مرگ گياه شود از اين جهت نيز هزينه هاي ترميم را به بهره بردار تحميل مي کند و مجموعه اين شرايط باعث به وجود آوردن انگيزه اي جهت محدود کردن کشت اين گياه گرديده است. در اصفهان خاکي که براي تهيه بستر چمن استفاده مي شود داراي خصوصيات فيزيکي و شيمسائي مناسبي نيست و تعيين اين ترکيب اجتناب ناپذير مي باشد، از طرفي اصفهان در منطقه خشک قرار دارد و منابع آبي آن از نظر کمي و کيفي بسيار محدود است، علاوه بر آن رشد جمعيت در شهر و نيز افزايش آلاينده هاي شهري و صنايع آلاينده احتياج به فضاي سبز را روز به روز افزايش مي دهد، بنابراين استفاده ي صحيح از منابع محدود آب ضروري مي باشد. در حال حاضر در اکثر ايام سال چمن به صورت روزانه آبياري مي شود که لزوما بهترين رژيم آبياري محسوب نمي گردد. گيبولت و همکاران، در مطالعه روي چمن اسپورت مشاهده کردند که وقتي چمن با شرايط 80درصد پتانسيل تبخير و تعرق آبياري شوند، خصوصيات کيفي کاهش ناچيزي را نشان دادند. البته فري و بوتلر، گزارش کردند که تنها کاهش اندکي از نظر کيفيت ظاهري در گونه festuca arundinacea مشاهده شد، وقتي که آبياري در50 درصد پتانسيل تبخير و تعرق هر دوز روي يک بار انجام شود بنابراين اين امکان وجود دارد که سطح وسيعي از چمن را با يک مقدار مشخص آب و با پذيرش کاهش اندک در کيفيت چمن آبياري نمود. فلدهاک و همکاران، تعيين کردند که 27 درصد کاهش در پتانسيل تبخير و تعرق علف کنتاکي poa، تنها 10 درصد کاهش در کيفيت ايجاد کرد. پاسخ مشابهي در گونه F. arundinacea مشاهده گرديد. باستوگ و بيوکتاس، در ارزيابي يک چمن مخلوط تحت تأثير رژيم هاي مختلف آبياري قرار نگرفت. هنگ و همکاران، هم گزارش کردند که افزايش دما و کاهش هوادهي در خاک منجر به کاهش کيفيت چمن مي گردد. در مطالعه باستوگ و بيوکتاس، تنش آبيار منجر به کاهش يکنواختي و کاهش درصد پوشش سطح چمن گرديد. در مطالعه ايشان آبياري بيش از حد و تنش شديد آبياري منجر به کاهش رشد و وزن خشک ريشه گرديد ولي تنش اندک رشد بهتر را فراهم نمود. جنس هاي F. rubra, poa pratensis شرايط تنش شديد و آبياري بيش از حد داشتند.
آسيکگو بيان کرد که در شرايط عدم محدوديت آب آبياري ريشه چمن تو خالي مي شوند ولي در شرايط تنش آبي اندک، ريشه به سمت پايين خاک حرکت کردند و جذب آب بهتري داشتند. اين مطاله نشان داد که با 75 درصد از آب آبياري مورد استفاده براي آبياري چمن و 15 درصد صرفه جويي در آب، کيفيت خوبي براي چمن بدست مي آيد و رشد بهتر چمن نيز فراهم مي گردد. همچنين نوع خاک هم در رشد کمي و کيفي چمن موثر است. مگني و همکاران، نشان دادند که بافت سبک شني منجر به افزايش پوشش سطحي چمن و ميزان عبور بهتر آب در پروفيل خاک گرديد.
بنابراين تعيين يک رژيم آبياري مناسب براي رشد الزامي مي باشد ولي متاسفانه تحقيقي در اين زمينه در کشور انجام نشده است. با توجه به اينکه عوامل اقليمي (آب وهوا) و خاک، آب مورد نياز گياه را مشخص مي کند هدف از اين آزمايش تعيين ترکيب بستر مناسب همراه با رژيم آبياري لازم به منظور دستيابي به رشد و کيفيت مناسب براي چمن اسپورت در اصفهان مي باشد. به طور خلاصه اهداف تحقيق عبارتند از الف: تعيين رژيم آبياري مناسب براي دستيابي به کيفيت و کميت مناسب چمن. ب: تعيين ترکيب مناسب خاکم براي دستيابي به کيفيت و کميت بهتر چمن.

مواد و روش ها
 

آزمايش به صورت کرت هاي خرد شده با طرح بلوک کامل تصادفي در 4 تکرار در قطعه زميني به مساحت 400 متر مربع واقع در ضلع جنوبي خيابان مشتاق سوم، غرب گلخانه شهرداري منطقه 4 با بذر چمن اسپرت (بارن بروخ) با تراکم بذر 20 گرم بر سانتي متر مربع و به روش کاشت دستي اجرا شد. فاکتور اصلي شامل چهار رژيم آبياري شامل آبياري روزانه يک بار (به عنوان شاهد)، آبياري دو روز يک بار، آبياري سه روز يک بار، آبيار چهار روز يک بار و فاکتور دوم چهار نوع ترکيب خاک بستر شامل 100 درصد خاک زراعي (مشابه آنچه در سطح پارک ها مصرف مي شود) به عنوان شاهد ترکيب 75 درصد خاک زراعي، 20درصد شن، 5 درصد کود دامي-50 درصد خاک زراعي، 40 درصد شن، 10درصد کود دامي- و 25 درصد خاک زراعي،60 درصد شن و 15 درصد کود دامي بود. زمان شروع عمليات آماده سازي زمين، کاشت و يکنواخت کردن پوشش چمن در حد مشابه با چمن پارکها به نحوي انتخاب گرديد که از 84/2/15 با پايان بارندگي هاي بهاره (به منظور عدم تداخل تأثير بارندگي در تيمار اول). بتوان نمونه برداري ها را انجام داد. روي زمين پلات هاي فرعي به ابعاد 2×1 متر ايجاد شد و پلات هاي اصلي شامل 4 پلات فرعي مجاور هم بود . بين پلات هاي اصلي در يک تکرار يک متر فاصله در نظر گرفته شده بود و بين بلوک ها (تکرارها)2 متر فاصله منظور شد و بلوک ها در جهت شمالي جنوبي اجراء گرديد. در هر پلات با بيل مکانيکي با عرض 2 متر و در طول 4 متر و عمق 0/6 متر انجام گودبرداري شد و خاک از محل بارگيري و حمل گرديد سپس دور تا دور هر پلات تا عمق 0/6متر توسط پلاستيک گلخانه پوشش داده شد و پلاسيتک ها با ميخ چوبي به لبه اطراف گودال ثابت گرديد. عمق پلات کنترل و ناهمواري و کوبيدگي آن توسط بيل دستي برطرف گرديد و سپس پلاتهاي فرعي واقع در پلات اصلي به صورت طولي با پلاستيک 2 لايه گلخانه اي از پلات فرعي مجاور از سطح تا عمق 0/6 متري تفکيک گرديد. به اين روش که در لبه بالاي پلات و در طرفين آن در امتداد طول دو عدد ميخ چوبي کوبيده و در طرفين يک طناب به دو عدد ميخ محکم بسته شد و پلاستيک تهيه شده از دو طرف طناب تا کف پلات فرعي آويزان گرديد.
در هر پلات اصلي هر چهار نمونه خاک که قبلا مخلوط و به صورت دپو تهيه شده بود به صورت همزمان در پلات هاي فرعي که با پلاستيک از هم مجزا شده بود ريخته شد تا به سطح زمين اصلي رسيد. مشخصات خاک هاي مورد مطالعه مطابق جدول 1 ارائه شده است. سپس يک آبياري سنگين و به فاصله 3 روز بعد آبياري دوم انجام شد تا خاک نشست انجام دهد در تيمارهاي شاهد ميزان 10 کيلوگرم بر متر مربع کمپوست در سطح زمين پخش و به عمق 15 سانتي متر زير و رو شد (مشابه آنچه در سطح پارکهاي شهر انجام مي گردد) سپس کليه پلاتها تسطيح و غلطک زني و بذرپاشي (20 گرم بر متر مربع بذر چمن sport) انجام شد. سپس با کمپوست به ميزان 5 کيلوگرم بر متر مربع پوشش داده شد و آبياري با سر آبپاش انجام گرديد. دور آبياري به عنوان تيمار آبياري اعمال شد و حجم آبياري به ميزان 2/5 سانتي متر در سطح خاک در هر نوبت آبياري براي کليه تميارها يکسان بود که با توزيع استوانه هاي شيشه اي که در ارتفاع مشخص (بر مبناي حجم آبياري چمن سطح پارکها تنظيم شد) علامت گذاري شده بود، در کليه پلات ها کنترل گرديد.
صفات اندازه گيري شده شامل ميانگين صفات در 7 ماه نمونه برداري شامل رنگ (1 براي زرد،9 براي سبز پررنگ که 9 معادل عالي، 8 بسيار خوب، 7 خوب، 6 قابل قبول و کمتر از 6 نامناسب اختصاص يافت )، ارتفاع، عرض برگ، وزن تر سبزينه، وزن خشک سبزينه، وزن تر ريشه، وزن خشک ريشه و نسبت سبزينه به ريشه بود. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزارهاي SASو MSTATC انجام شد.

نتايج و بحث
 

1- رنگ چمن
 

نتايج تجزيه واريانس نشان داد که رنگ چمن تحت تأثير رژيم آبياري و نوع خاک قرار نگرفت با اين حال بالاترين ارزش کيفي رنگ در تيمار آبياري سوم يعني آبياري هر سه روز يک بار (جدول 2) و تيمار خاک سوم يعني خاک حاوي 50 درصد خاک زراعي،40 درصد شن و 10 درصد کود دامي (جدول 3) حاصل شد. اثرات متقابل رژيم آبياري × نوع خاک نيز تأثير معني داري بر صفت رنگ چمن نداشت. باستوگ و بيوکتاس، گزارش کردند که بالاترين کيفيت چمن گلف در تنش اندک خشکي (آبياري پس از 75 تا 80 درصد تبخير از تشتک) حاصل گرديد. به نظر مي رسد آبياري در شرايط تنش در بهبود کيفيت رنگ چمن موثر باشد. با توجه به اينکه تيره تر شدن رنگ چمن منجر به ارزش بالاتر کيفيت رنگ چمن مي گردد. تنش جزئي خشکي احتمالاً با کاهش رشد و تيره تر شدن رنگ در بهبود کيفيت رنگ چمن موثر است با اين حال تنش بيش از حد ممکن است با تخريب کلروفيل، کاهش کلروفيل و کاهش کيفيت و رنگ چمن را همراه داشته باشد. مونه بوش و آلگري، هم در گياه زينتي رزماري علت تغيير رنگ را در تنش خشکي کاهش کلروفيل برگ در نتيجه کاهش محتواي نسبي آب گياه عنوان کردند با اين حال به نظر مي رسد در گياهان علفي با کاهش سطح برگ و کوچک شدن سلول ها تعداد موجود کلروفيل بتواند کاهش کلروفيل در اثر تنش خشکي را جبران کند. بنابر اين در آزمايش حاضر که رنگ گياه در اثر تنش خشکي کاهش معني داري نداشته است به منظور کاهش مصرف آب آبياري، 4 روز يک بار مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. احتمالا تغذيه گياه نيز با تأمين عناصر غذايي ازت و منيزيم در بهبود کيفيت رنگ گياه موثر است. در آزمايش حاضر افزايش کود دامي منجر به بالاتر بردن شاخص رنگ گياه شد ولي اين افزايش کيفيت رنگ معني دار نبود.

2- ارتفاع
 

بر اساس نتايج تجزيه واريانس صفت ارتفاع چمن نيز تحت تأثير رژيم آبياري و نوع خاک قرار گرفت. آبياري هر روزه بالاترين ارتفاع را منجر گرديد(جدول 2). و در ميان انواع خاک هاي مورد استفاده نيز خاک نوع چهارم يعني سبک ترين خاک منجر به بالاترين ارتفاع گرديدند(جدول 3). آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي کمترين ارتفاع چمن را موجب گرديدند. اين مطلب بيان مي کند که دسترسي به آب آبياري نقش مهمي در افزايش ارتفاع گياه چمن دارد. با توجه به اينکه افزايش ارتفاع چمن و افزايش رشد هزينه اضافي چمن زني را مي طلبد. بنابراين آبياري هر روزه قابل توصيه نمي باشد. از اين جهت آبيار ي4 روز يک بار و خاک زراعي با کاهش ارتفاع چمن و کاهش هزينه چمن زني قابل توصيه مي باشد اثرات متقابل رژيم آبياري و نوع خاک نيز نشان داد که در آبياري هر روزه، خاک سبک نوع چهارم، اثرات مثبتي در افزايش ارتفاع چمن نسبت به ساير تيمارها داشته است (جدول 3). همچنين در آبياري 4 روز يک بار، خاک زراعي منجر به کاهش ارتفاع چمن گرديده است (جدول 3). نتايج مطالعه ساري گورلا و همکاران، در ذرت، و بلوم و همکاران، در سورگوم و دبلوند و لبلوند، در سيب زميني هم نشان دهنده تاثير معني دار تنش خشکي در کاهش ارتفاع گياه است کاهش رشد طولي سلول هاي مريستمي احتمالا منجر به کاهش ارتفاع مي گردد. به نظر مي رسد ارتفاع چمن بر ميزان تعرق و نياز آبي چمن بسيار موثر باشد. فلدهک و همکاران، عنوان کردند در صورتي که چمن از ارتفاع 15 سانتي متري سرزني شود نسبت به چمني که از ارتفاع 2 سانتي متري سطح خاک سرزني مي شود تا 15 درصد مصرف آب بيشتري دارد. بنابر اين توجه به ارتفاع برش چمن نيز به منظور کاهش مصرف آب ضروري است. ممکن است بتوان اثر ارتفاع برش را نيز در آزمايش مشابه با آزمايش حاضر بررسي نمود.
نکته ديگر در مورد تأثير تغذيه گياه به ويژه نقش ازت در ارتفاع گياه است. نتايج مطالعات مختلف در ذرت، و يولاف، هم نشان مي دهد که افزايش ازت با افزايش ارتفاع گياه همراه است. بنابراين به نظر مي رسد به منظور کوتاه نگه داشتن گياه و کاهش مصرف آب در چمن نيز اضافه کردن کود دامي در عمق خاک ضرورت نداشته باشد. احتمالا خاک زراعي با محدود کردن ميزان ازت در خاک منجر به کاهش ارتفاع چمن گردد. در مجموع استفاده از خاک زراعي و آبياري 4 روز يک بار مناسب به نظر مي رسد.

3- عرض برگ چمن
 

نتايج جدول تجزيه واريانس نشان داد که اثر رژيم آبياري و نوع خاک بر عرض برگ معني دار بود و همچنين ارتفاع چمن، آبياري هر روزه و خاک سبک چهارم حاوي کود دامي و شن بالاترين عرض برگ را توليد کردند و آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي کمترين عرض برگ را منجر شدند (جدول 2 و جدول 3). همبستگي مثبت و معني دار ارتفاع و عرض بر ک(**0/85=R) نشان دهنده توسعه سطح برگ با افزايش ارتفاع بود. افزايش عرض برگ ممکن است افزايش تعرق و کاهش ظرافت برگ چمن را به همراه داشته باشد و بنابراين آبياري هر روزه در چمن قابل توصيه نمي باشد. همچنين کاهش عرض برگ چمن منجر به افزايش ظرافت و افزايش کيفيت چمن مي گردد. بنابراين از اين نظر آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي براي کشت چمن قابل توصيه است. اثر متقابل تيمار آبياري و نوع خاک نيز معني دار بود (جدول 4). بررسي اثرات متقابل نشان داد که ترکيب تيمار آبياري 4 روز يک بار يعني حداکثر تنش و خاک زراعي کمترين عرض برگ را داشت (جدول 4) و آبيار ي هر روزه و خاک سبک چهارم بالاترين عرض برگ را توليد کردند (جدول 4) در مجموع خاک زراعي و آبياري 4 روز يک با به منظور کاهش هزينه هاي چمن زني قابل توصيه است.

4- طول برگ چمن
 

براساس نتايج تجزيه واريانس اثر رژيم آبياري و نوع خاک بر طول برگ اندازه گيري شده معني دار بود. آبياري هر روزه و خاک سبک چهارم بيشترين طول برگ چمن و آبياري 4 روز يک بار و خاک زراعي کمترين طول برگ را داشتند (جدول 2و 3). در اين شرايط در صورت بر طرف شدن تنش خشکي نيز برگشت به حالت عادي چمن به کندي صورت خواهد گرفت. در اين مطالعه با توجه به اين که کاهش آبياري تا چهار روز يک بار و خاک زراعي منجر به کاهش طول برگ و کاهش هزينه چمن زني مي گردد ( جدول 4).
بدين دليل به نظر مي رسد خاک زراعي مورد استفاده در کشت چمن در صورتي که همراه با آبيار ي4 روز يک بار باشد در شرايط اصفهان مناسب باشد.

5- وزن تر و خشک ساقه
 

نتايج جدول تجزيه واريانس نشان داد که وزن تر اندام هوايي چمن تحت تاثير رژيم آبياري و نوع خاک قرار گرفت. آبياري هر روزه و خاک سبک چهارم بالاترين ميزان وزن تر چمن را داشتند و آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي کمترين ميزان وزن تر را داشتند (جدول 2و 3). بيکر و ريچاردز، هم نتيجه گرفتند که خاک شني منجر به حداکثر رشد چمن (ترکيب فستوکا و آگروتيس) در شرايط رطوبت بالا مي گردد. زهکشي مناسب، وجود فضاهاي خالي هوا و خصوصيات فيزيکي مناسب خاک شني از دلايل بهتر بودن اين نوع خاک براي رشد چمن ذکر شده است با وجود اينکه نتايج مطالعات ذکر شده در جهت افزايش خصوصيات زراعي چمن عنوان شده است ولي هدف مطالعه حاضر به منظور کاهش رشد چمن و کاهش هزينه هاي چمن زني بوده است. چو ن افزايش رشد چمن و وزن تر اندام هوايي هزينه کارگري چمن زني را در بر خواهد داشت. بنابراين به نظر مي رسد آبياري هر روزه و خاک بسيار سبک براي کشت چمن قابل توصيه نباشد و خاک زراعي و آبياري 4 روز يک بار مناسب خواهد بود. با اين حال تنش خشکي بيش از حد هم ممکن است به دليل ضعيف شدن گياه مناسب نباشد. بدين منظور بررسي هاي بيشتر در مورد بقاي گياه در طولاني مدت و تنش خشکي ضروري به نظر مي رسد.
اثرات متقابل آبياري × خاک نيز نشان داد که ترکيب آبياري هر روزه و خاک سبک نوع چهارم و ترکيب تيمار آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي به ترتيب بالاترين و کمترين ميزان وزن تر ساقه را داشتند (جدول 4). با توجه به اينکه در دسترس بودن آب آبياري و تغذيه مناسب از طريق آبياري به موقع و به کار بردن بافت خاک مناسب منجر به افزايش رشد چمن مي گردد. بالاتر بودن وزن تر ساقه غير طبيعي نخواهد بود. احتمالا افزايش سطح سبز گياه از طريق افزايش طول و عرض برگ و در نهايت توليد مواد فتوسنتزي بيشتر در آبياري هر روزه و خاک سبک مي تواند با افزايش توليد مواد آلي، افزايش رشد چمن را به همرا داشته باشد. نتيجه اي که در ساير گياهان هم بدست آمده است. اما به دليل هدف آزمايش در مجموع اين نتايج به نظر مي رسد ترکيب تيمار آبياري هر 4 روز يک بار و خاک زراعي به منظور کاهش هزينه هاي چمن زني مورد استفاده قرار گيرد.
وزن خشک چمن روندي مشابه با وزن تر چمن داشت و تحت تاثير رژيم آبياري و نوع خاک مورد استفاده قرار گرفت آبياري هر روزه و خاک سبک نوع چهارم بالاترين ميزان وزن خشک و آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي کمترين ميزان وزن خشک را داشتند (جداول 2و 3) بر اساس نتايج وزن خشک گياه نيز استفاده از خاک زراعي و آبيار ي پس از چهار روز در کاهش هزينه هاي چمن زني موثر است.

6- وزن خشک ريشه
 

وزن خشک ريشه چمن به صورت معني داري تحت تاثير آبياري و نوع خاک مورد استفاده قرار گرفت. حداکثر وزن خشک ريشه در آبياري هر روزه مشاهد گرديد و سپس با افزايش دور آبياري وزن خشک ريشه به صورت معني داري کاهش يافت (جدول 2) هوانگ و فراي، هم در گياه فسکيوي بلند مشاهده کردند که افزايش تنش خشکي کاهش وزن خشک ريشه را به همراه خواهد داشت هر چند که طول ريشه در اثر تنش خشکي در برخي ارقام افزايش و در برخي ارقام کاهش يافت. از نظر نوع خاک نيز بالاترين ميزان توليد ريشه در خاک زراعي مشاهده گرديد. با اين حال اختلاف معني داري بين اين نوع خاک و ساير خاک هاي مورد استفاده غير از خاک نوع چهارم با بالاترين درصد شن و ماده الي مشاهده نگرديد (جدول 3) به نظر مي رسد استفاده از خاک زراعي منجر به توسعه ريشه مي گردد. علت اين موضوع ممکن است امکان دسترسي بهتر به آب و مواد غذايي و کمتر بودن تنش خشکي باشد. چون خاک زراعي ظرفيت نگه داري آب و مواد غذايي بيشتري نسبت ساير خاک ها داردتوجه به اثرات متقابل آبياري × نوع خاک نيز نشان داد که در خاک زراعي (خاک هاي نوع اول و دوم) حداکثر رشد و وزن خشک ريشه در تيمار آبياري روزانه مشاهده گرديد ولي با افزايش شن و کود دامي حداکثر وزن حشک ريشه در تيمارهاي آبيار ي2 روز و 3 روز يک بار مشاهده گرديد (جدول 4). به نظر مي رسد که در خاک زراعي به منظور رشد ريشه رطوبت دائمي نياز است ولي درخاک هاي سبک به منظور رشد بيشتر ريشه تنش جزئي رطوبتي مورد نياز است. با وجود اينکه رشد بهتر ريشه از فاکتورهاي مهم مقاومت به خشکي است ولي به دليل اينکه افزايش رشد ريشه تا حدي افزايش رشد ساقه و تعرق را در پي خواهد داشت، رشد بسيار بيشتر ريشه در آبياري هر روزه چندان مطلوب نمي باشد. مير و همکاران، هم در گندم گزارش کردند که حداکثر رشد ريشه گندم با کاهش غرقابي خاک و هوادهي بيشتر خاک زراعي فراهم مي گردد. در همان مطالعه حداکثر عملکرد گندم در شرايط هوادهي بيشتر خاک مشاهده شد.

7- نسبت سبزينه به ريشه
 

نسبت ساقه به ريشه به صورت معني داري تحت تاثير نوع خاک قرار گرفت ولي آبياري تأثير معني داري بر نسبت ساقه به ريشه نداشت با اين حال با افزايش دور آبياري نسبت سبزينه به ريشه افزايش يافت و حداکثر نسبت سبزينه به ريشه (2/57) در رژيم آبياري 4روز يک بار مشاهده شد (جدول 2). علت افزايش نسبت سبزينه به ريشه با افزايش دور آبياري احتمالا کاهش وزن خشک ريشه و نه افزايش رشد چمن است زيرا حداکثر رشد سبزينه در رژيم آبياري هر روزه و نه هر 4روز يکبار مشاهده شد. از طرف ديگر معمولا تنش خشکي منجر به کاهش نسبت سبزينه به ريشه به دليل تحريک رشد بيشتر ريشه مي گردد. بنابراين به نظر مي رسد حتي آبياري پس از چهار روز نيز تنش آبياري شديدي محسوب نمي گردد. از نظر نوع خاک نيز بالاترين ميزان نسبت سبزينه به ريشه در خاک سبک چهارم با 60 درصد شن و 15 درصد کود دامي مشاهده گرديد (جدول 2). رينولد و پاکالا، معتقدند که با افزايش کيفيت تغذيه اي خاک ميزان رشد ريشه افزايش يافته و نسبت سبزينه به ريشه کاهش مي يابد. با توجه به اينکه خاک شني فاقد قدرت نگهداري مواد غذايي است بنابراين مي توان چنين نتيجه گيري نمود که احتمالا خاک زراعي که داراي حداقل نسبت سبزينه به ريشه بود بايد داراي وضعيت تعدل عناصر غذايي مناسبي باشد. چون خاک سبک شني همزمان حداکثر رشد سبزينه را نيز به همراه داشت. بنابراين با توجه به هدف کاهش هزينه هاي چمن زني خاک سبک شني قابل توصيه نيست. حداکثر نسبت سبزينه به ريشه در خاک سبک حاوي شن و کود دامي و تنش اندک خشکي يعني آبياري هر 2يا 3 روز يک بار مشاهده گرديد (جدول 4) ترکيب خاک زراعي و آبياري پس از 3 و 4 روز منجر به کاهش معني دار نسبت سبزينه به ريشه شد که با توجه به هدف کاهش هزينه هاي آبياري مطلوب به نظر مي رسد.
نتايج اين مطالعه نشان داد که تيمارهاي آبياري و نوع خاک تاثير معني داري در ميزان صفات کمي و کيفي چمن داشت. بالاترين کيفيت رنگ چمن در تنش اندک خشکي حاصل گرديد. آبياري هر روزه و خاک سبک شني حداکثر رشد و آبياري چهار روز يک بار و خاک زراعي حداقل رشد را داشتند. به نظر مي رسد زهکشي مناسب، وجود فضاهاي خالي هوا و خصوصيات فيزيکي مناسب خاک شني از دلايل بهتر بودن اين نوع خاک براي رشد چمن بوده است و بر اساس نتايج اين مطالعه استفاده از خاک سبک مناسب ممکن است بتواند رشد مناسب چمن را نيز فراهم آورد ولي احتمالا افزايش هزينه هاي چمن زني را در پي دارد که نامطلوب است. همچنين در خاک بسيار سبک و آبياري هر روزه افزايش قابليت در دسترس بودن آب و مواد غذايي منجر به افزايش رشد سبزينه، کاهش رشد ريشه و افزايش نسبت سبزينه به ريشه مي گردد که با توجه به هزينه چمن زني مناسب نيست. بر اساس نتايج اين مطالعه براي بهبود کيفيت چمن و کاهش رشد چمن در فضاي سبز شهري و نيز صرفه جويي در مصر ف آب استفاده از خاک زراعي و نيز آبيار ي 4 روز يک بار به جاي آبياري هر روزه پيشنهاد مي گردد. بايد توجه داشت که ترجيح اين تيمارها منوط به شرايط مشابه با آزمايش حاضر است و براي مثال در صورت سايه اندازي درختان يا تراکم خاک به دليل پاخوري ممکن است ترجيح نوع تيمارها متفاوت باشد. که نيازمند بررسي بيشتري خواهد بود.

پی نوشت ها :
 

* دانش آموخته مقطع کارشناسي ارشد، دانشکده کشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، اصفهان
** استاد گروه زراعت، دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
*** استاديار گروه خاکشناسي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، اصفهان
**** استاديار گروه باغباني دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
منابع:
1. زماني خانپور ف.1370. احداث چمن. انتشارات سازمان پارک ها و فضاي سبز تهران.
2. کافي م. و کاوياني ش. 1383. مديريت احداث و نگهداري چمن. موسسه فرهنگي و هنري شقايق روستا، تهران. ص 18.
پژوهش در علوم کشاورزي